جملاتی زیبا و عاشقانه

[parisa]

شاید آن لحظه

که نگاه من به چشمان تو بی راه شد

لحظه ای بود

که دلم با دل تو رو به راه شد






کلمه ها برای بیان عشق ما بی معنا می شوند

باید به دنبال لغتی تازه باشم

تا در برابر این همه علاقه کم نیاورد






تورا در کتاب ها خوامدم, در شعر ها سرودم, در رویا ها دیدم

خیال بافی کردم و اینک تو کنارمی

تو همه ی فکر و خیال زندگی منی و با هم خوشیم






با وجود تو دلهره هایم فراموش می شوند

کنارت آرامش تمام دنیا را دارم






دستانت را دور گردنم حلقه کن

این دوست داشتنی ترین

شالگردن شب های سرد من است

[matrix2013]

تو را ..

با دلي پر از خواستن مي خواهم ..

همان چيزهائي ..

که من آرزو مي کنم..

و “تو”

همه را يکجا داري ..

***

چه “شوري” ميزند دلم وقتي …
در چشم ديگران
اينقدر “شيرين” ميشوي !

***

گل آفتابگردان را گفتند
چرا شب هاسرت را پایین میندازی؟
گفت ستاره چشمک میزند،نمی خوام به خورشید خیانت کنم
زنده باد همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستند.

***

عشق مثل نماز میمونه.....وقتی نیت کردی دیگه نباید این ور و اون ورتو نگاه کنی....

[DKdentist]

مال کسی باش که

حتی اگر...

ساده ترین لباس تنت باشد

تورا به همه دنیا نشانشان دهد

و بگوید

این همه دنیای من است

[SaaRaa]

عشق چیست؟
مادر گفت:عـــــشقـ یعنی فــرزندــ
پدر گفت:عـــــشقـ یعنی هــمسر
دخترک گفت:عـــــشقـ یعنی عــروسکــ
معلم گفت:عـــــشقـ یعنی بـــچه ها
خسرو گفت:عـــــشقـ یعنی شــیرینــ
شیرین گفت:عـــــشقـ یعنی خـــسرو
اما فرهاد هیچ نگفتــ...
نگاهش را به آســــــــمان بردــ
با چشمانی بارانی میخواست فـــــــریاد بزند اما
ســـــــکوت کردــ...
میخواست شکایت کند اما نکردــ
نفسش دیگر بالا نمی آمدــ
سرش را پایین انداخت و رفتـــــــ
هر چند که باران نمی گذاشت جلوی پایش را
ببیندــ
ولی او نایستاد ســــــــکوتــ کرد و رفتـــــــ
چون می دانستـــــ او نباید بماندــ
و
عــــــــشقــ معنا شد...!!!

[SaaRaa]

سی سالگی به بعد
که عاشق شوی
دیگر اسمش را نمی نویسی کف دستت
ودورش قلب بکشی <3
یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات
وهی نگاهش کنی
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
یک عصر جمعه ی زمستانی
یک لیوان چای می ریزی
می نشینی پشت پنجره
و تمام شهر را
در بارانی که نمی بارد
با خیالش قدم می زنی !